بازدید : مرتبه
تاریخ : شنبه 89/3/22
بسم الله الرحمن الرحیم
مساءله 11 - عقد مضاربه عقدى است جائز از هر دو طرف یعنى هم مالک سرمایه مى تواند آن را فسخ کند و هم عامل ، چه قبل از
شروع عامل در عمل و چه بعد از آن چه قبل از حصول سود و چه بعد از آن چه اینکه همه سرمایه نقد شده باشد و چه اینکه در آن
اجناس باشد که هنوز بفروش نرفته ، بلکه اگر مالک و عامل مدتى را براى مضاربه خود شرط هم کرده باشند مى توانند قبل از تمام شدن
آن مدت مضاربه را فسخ کنند.و اگر در ضمن عقد شرط کرده باشند که آن را فسخ نکنند اگر معناى این شرط و مقصود آن دو این باشد که
مضاربه آنان عقدى لازم باشد به طورى که با فسخ هیچ یک از آن دو منفسخ نشود و شرط خود را کنایه اى از این منظورشان قرار دهند
ودرکلامشان قرینه اى باشد بر این مقصود دلالت کند بنابر اقوى عقدشان باطل است ، و اما اگر منظورشان تنها تعهد سپردن به یکدیگر
است که آن را فسخ نکنند عقدشان اشکال ندارد و بعید نیست که عمل باین تعهد واجب باشد، و همین طور عمل به این تعهد واجب
است در جائى که این تعهد را در ضمن عقدى لازم قرار دهند ((مثلا مالک خانه اى بعامل فروخته و یا صلح کرده در ضمن عقد بیع شرط
کند و بگوید بشرطى این خانه را به تو فروختم که مضاربه اى را که با توکرده ام فسخ نکنى )) اشکالى نیست در اینکه وفاى به آن التزام
واجب است .
مساءله 12 - على الظاهر معاطات و همچنین فضولیت در مضاربه نیز جریان مى یابد، بنابراین مضاربه بدون عقد و بطور معاطات نیز صحیح
است ، همچنانکه فضولى آن صحیح است حال چه اینکه فضولى سرمایه مالک را به عامل قراض بدهد و یا عمل عامل را به مضاربه بگذارد
با اینکه نه مالک از این معامله خبر داشته باشد و نه عامل و همینکه آن را اجازه کنند معامله صحیح است .
مساءله 13 - مضاربه با مرگ هر یک از مالک و عامل باطل مى شود، و در اینکه آیا اگر مالک از دنیا رفت ورثه او مى تواند عقدى را که او
با عامل بسته اجازه دهند و در نتیجه مضاربه همچنان باقى بماند یا خیر؟اقوى آن است که نمى توانند.
مساءله 14 - عامل امین است و بنابراین ضمانى بر او نیست یعنى اگر سرمایه مالک در دست او تلف ویا معیوب شد چیزى بعهده او
نیست مگر آن که در آن تعدى و یا در حفظ آن کوتاهى کرده باشد، همچنانکه اگر از ناحیه تجارت خسارتى بر سرمایه وارد شد ضامن
نیست و همه خسارت بر صاحب سرمایه وارد مى شود، و اگر مالک سرمایه علیه عامل شرط کند که او در ضرر تجارت شریک باشد
همچنانکه در سود آن شریک است در صحت این شرط دو وجه است که اقوى آن است که صحیح نیست ، بله اگر برگشت این شرط به
این باشد که در فرض ورود خسارتى بر سرمایه مالک عامل از کیسه خود مقدار معینى مثلا نصف آن را بپردازد ((اگر این شرط صرف قولى
باشد که عامل به مالک بدهد لازم الوفاء نیست )) ولى اگر شرطى باشد در ضمن عقد دیگرى از عقود لازمه در آن صورت وفاى به آن لازم
است ، بلکه اگر درضمن عقد جائزى هم شرط شود بعید نیست وفاى به آن مادام که آن عقد جائز باقى است لازم باشد چیزى که هست
عامل مى تواند با فسخ عقد جائز موضوع وفاى به آن شرط را از بین ببرد همچنانکه اگر این شرط را به نحوى در ضمن عقد شرطک کند که
بعید شمرده نشود اشکال ندارد بشرطى که برگشت آن به این باشد که خسارت بعد از آن که در ملک او پیدا شد بعهده عامل منتقل
مى شود به طور شرط نتیجه .
مساءله 15 - بر عامل واجب است که بعد از انعقاد عقد مضاربه به وظیفه خود قیام کند و هر کارى که معمولا تجار چنین مال التجاره اى
در مثل چنان شهرى و در مثل چنان زمانى و امثال چنین عاملى انجام مى دهند را انجام دهد، مثلا اگر قماشى است به منظور عرضه
کردن به مشترى یک طاقه و دو طاقه آن را جلو مشترى باز کند دوباره به پیچد و پول آن را گرفته در محفظه اى که مخصوص پول است
بگذارد و هر اجیرى که معمولا دیگران براى این تجارت مى گیرند از قبیل دلال و ترازودار و حمال و امثال آن را بگیرد، و اجرت آن ها را از
اصل مال بپردازد بلکه على الظاهر اگر همه این کارها را خودش انجام دهد و قصد تبرع نداشته باشد جائز است اجرت خود را نیز حساب
کند و بردارد، بله اگر براى انجام کارى که معمولا خود تاجر انجام مى دهد اجیر بگیرد اجرت آن را باید خودش بپردازد.
ارسال توسط «« ره پویان »»